امروز برابر است با :1403-02-08
سریال The Last of Us

سریال The Last of Us ساخته شده بر اساس یک بازی جذاب

مجله چرخونکی : اگر «The Last of Us» که بر اساس یک بازی ویدیویی ساخته شده است، برای لذت بردن از درام آخرالزمان زامبی، به تماشای این سریال بشینید.

نقش آفرینان سریال

جوئل (پدرو پاسکال) پس از یک سفر خطرناک در سراسر کشور، سرانجام الی (بلا رمزی) را به پزشکی تحویل می دهد. مرکزی که توسط یک گروه مقاومت به نام Fireflies اداره می شود. الی، نوجوانی که در برابر قارچ زامبی مصون است، شاید تنها امید بشریت باشد. اما جوئل در آخرین لحظه متوجه می شود که عمل برای استخراج یک درمان احتمالی از او، او را می کشند.

همانطور که انتظار دارید، او وارد عمل می شود. هنگامی که او بر نگهبانان خود در راه پله غلبه می کند، روایت به حالت بازی تغییر می کند. او سلاح های سربازان مرده را به همان روشی که یک شخصیت بازی موجودی را تامین می کند جمع آوری می کند. همانطور که او از بیمارستان عبور می‌کند، عکس‌های روی شانه از دیدگاه گیم‌ پلی تقلید می‌کنند. صدای قلاب پوسته طراحی صدای بازی های مدرن را به یاد می آورد. نصف شما انتظار دارید که در گوشه ای از صفحه نمایش، یک دستگاه سلامت و مهمات را ببینید.

ما شاهد مبارزات تماشایی جوئل بوده‌ایم، و تاریخ تلویزیون و سینما به ما می‌گوید که در اینجا منتظر یک نبرد سلطنتی باشیم. این آن نیست. این یک سلاخی است. هنگامی که جوئل نگهبانان همسان را پایین می‌آورد، صدای محیط در پشت یک امتیاز غم‌انگیز محو می‌شود، گویی که در حالت آسان بازی می‌کند. او به حریفان مسلح و غیرمسلح تیرباران و مکانیکی شلیک می کند.

در نهایت، او به اتاق عمل می رسد، جایی که الی به تازگی تحت بیهوشی رفته است. او جراح را اعدام می کند.که هر چند غیراخلاقی است، تلاش می کند تا تلاشی برای نجات نسل بشر را نجات دهد. سپس به پرستاران وحشت زده دستور می دهد قلاب الی را باز کنند. او را نجات می دهد. او برنده می شود.

باور پذیری قهرمان بازی

هیچ چیز شما را مانند یک بازی ویدیویی باعث نمی شود در تجربه قهرمان داستان زندگی کنید. یک چالش، دشمنان، یک هدف وجود دارد. شما شخصیت نقطه نظر را کنترل می کنید و می خواهید برنده شوید. بنابراین شما با ماریو طرف هستید، نه با خر کونگ. تفنگچی تنها، نه خوراک توپ در راهروها.

فینال «آخرین ما»، کنترل‌کننده را به‌طور مجازی در دست بیننده قرار می‌دهد. شما دیدگاه جوئل را به اشتراک می گذارید. شما اسلحه را دارید تو با الی آشنا شدی، با او بخندی و غصه بخوری، دوستش داشته باشی. شما می خواهید که او زنده بماند و مسئولیت محافظت از او را دارید. بنابراین هرکسی که سر راه ایستاده باید بمیرد. بشریت باید راه دیگری برای نجات خود بیابد.

چیزی که صحنه را پیچیده می کند این است که هیچ کس کاملاً مرد خوب اینجا نیست. فایرفلایز به الی فرصت انتخاب سرنوشت خود را ندادند. اما این صحنه همچنین راحتی آسان قاب گرفتن جوئل را به عنوان مردی که افراد بد را کتک می‌زند، ارائه نمی‌کند. فقط افرادی هستند که انتخاب های بدی می کنند و سعی می کنند زنده بمانند.

در یک داستان یا بازی متعارف زامبی، کاری که جوئل انجام می دهد، کار درست و تنها گزینه خواهد بود. روایت‌های زامبی‌ها مانند «مردگان متحرک» به یک چارچوب اخلاقی ساده تمایل دارند: جهان به جهنم رفته است، بازماندگان به جانوران تبدیل شده‌اند، و تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که مراقب خود و خودتان باشید. دنبال کردن تعهدات شرافتمندانه نسبت به یک جامعه بزرگتر فقط باعث کشته شدن شما می شود.

قسمت پایانی و فرار اخلاقی

مهمتر از آن، همانطور که قسمت پایانی به طرز دردناکی مشخص می کند، این سریال بند فرار اخلاقی آسان «این ما علیه جهان هستیم» را رد می کند. همانقدر که جوئل و الی ممکن است یک واحد خودکفا باشند، آنها هنوز هم بخشی از جهان هستند. انتخاب های آن ها انشعاباتی فراتر از خودشان دارد. و در اینجا، “حفاظت از خود” ممکن است به معنای میلیون ها مرده دیگر باشد، جایی خارج از صفحه. عواقب غلبه بر سطح نهایی شما، هر چه می گویید، بالاتر از نمره حقوق شما نیست.

به همین دلیل است که به همان اندازه که تیراندازی جوئل آزاردهنده است، سرد کننده ترین کاری نیست که او در این قسمت انجام می دهد. فینال، مانند بازی ویدیویی، این را برای پایان ذخیره می کند.

ما دوباره به جوئل می‌پیوندیم که با الی از محوطه فایرفلای دور می‌شود. وقتی از خواب بیدار می شود، در مورد اتفاقی که افتاده به او دروغ می گوید. او می‌گوید: «معلوم شد که خیلی بیشتر شبیه تو هستند. اما پزشکان فایرفلای نتوانستند نحوه بازتولید اثر ایمنی را بیابند. “آنها در واقع از جستجوی درمان دست کشیده اند.”

فایرفلایز قرار بود جان الی را بگیرند

همانطور که اکنون می دانیم جوئل مرگ دخترش را در ابتدای شیوع این بیماری مشاهده کرد. برای هیچ کس فراموش نمی شود که او الی را به عنوان یک فرزند جایگزین می بیند. و تا اینجا، در بدترین شرایط، کاری را که یک پدر و مادر باید انجام داده است: از او محافظت کرده و به او امکاناتی داده است تا با خطرات دنیای بزرگتر روبرو شود و مسئولیت خود را در قبال آن بپذیرد.

اما او به شیوه ای که بسیاری از والدین فرزندان خود را شکست می دهند: از عشق و ترس، الی را شکست می دهد. شاید او نمی خواهد که او احساس گناه کند. شاید او نمی خواهد که او از او متنفر باشد. شاید او مشکوک است که اگر او حق انتخاب داشت، به جای خودش می‌پذیرفت که دنیا را نجات دهد. او پیش از این، زمانی که جوئل به ما پیشنهاد داد که برگردد و با او برود، دلیل خوبی به ما داد تا باور کنیم. او گفت: «بعد از تمام گذراندن ما، تمام کارهایی که انجام دادم. “این نمی تواند بیهوده باشد.”

خیانت لطیف جوئل به الی تا حدی به دلیل ساختار روایی «آخرین ما» که از بازی ویدیویی وام گرفته شده است غیرقابل تحمل است. الی از نظر بازی یک “شخصیت قابل بازی” است. در بازی، شما به عنوان الی بازی می کنید در حالی که جوئل با زخم خود دراز کشیده است.

در این سریال، شما در دو قسمت آخر قبل از پایان به دیدگاه او می‌پیوندید و عاشق شدن او را در یک فلش بک تماشا می‌کنید و سپس از جان خود دفاع می‌کنید در حالی که جان جوئل را نجات می‌دهد.

قبلاً به ما گفته شده بود که جوئل برای زنده ماندن از آخرالزمان کارهای وحشتناکی انجام داده است. اما کار نابخشودنی که او در اینجا انجام می دهد این است که الی را دوباره به یک شخصیت غیر بازیکن تبدیل می کند و او را از داشتن آژانس برای تبدیل شدن به قهرمان زندگی خود محروم می کند.

اشتراک گذاری