امروز برابر است با :1403-02-07
اسم دختر خاص شیک و تک 1401

اسم دختر ایرانی اصیل جدید و شیک + کم تکرار امروزی 1402

مجله چرخونکی : اسم دختر ایرانی اصیل جدید و شیک کم تکرار امروزی 1402 هستید که با آ , ب , پ , ت , ث , ج , چ , خ , د , ذ , ر , ز , ژ , ه , س , ش , ف , م  شروع شود ما لیستی از این اسم های زیبا برای شما جمع آوری کرده ایم.

فرایند انتخاب اسم دختر ممکن است کمی متفاوت باشد و از آنجایی که پدر و مادر بخش زیادی از رؤیاها، باورها و احتمالا کودکی خود را با انتخاب اسم دخترانه به نمایش میگذارند بنابراین فرزند شما به نوعی آینه تمام نمای سلیقه و تفکر شما خواهد بود.

چند نکته در انتخاب کم تکرار ترین اسم دختر

اسم باید زیبا باشد!بر اساس نظر بسیاری از بزرگان حوزه هنر و زیبایی شناسی، زیبایی چیزی جز تناسب و هارمونی نیست. در هندسه زیبایی را با تکیه بر اعداد فیبوناچی و تناسبی که ایجاد می کند تعریف می کنند و در اینجا قطعا زیبایی اسم در داشتن تناسب آن اسم با پیشینه خانوادگی والدین، وضعیت جامعه، فرهنگ خانواده، نام خانوادگی و … است.

تعداد سیلاب یکسان در اسم دخترانه

سعی کنید اسم فرزندتان را از میان گزینه هایی انتخاب کنید که تعداد سیلابشان با تعداد سیلاب فامیل فرزندانتان یکی است. تناسب اسم با اسم خواهر یا برادرتمامی نکات مطرح شده در تناسب هجایی اسم با اسم خانوادگی در این جا نیز کاربرد دارد.

انتخاب بهترین اسم دختر اصیل ایرانی

این مرحله سخت ترین مرحله انتخاب اسم است اما اگر مراحل قبل را بدرستی طی کرده باشید این مرحله نیز نسبتا ساده شده است. در این مرحله باید انتخاب خود را دقیق تر کنید. یک جدول مثل جدول زیر آماده کنید و به انتخاب های خود امتیاز بدهید. در آخر بهترین اسم از میان هزاران اسمی که وجود دارد، برای شما مشخص می شود.

لیست اسم دخترانه به ترتیب الفبا

آ

  • آلیس: الیس یک اسم دخترانه با ریشه فرانسوی به معنی بانوی نجیب زاده
  • آماندا: این نام به معنای دوست داشتنی است
  • آنجلا: آنجلا شکل دخترانه نام پسر انجلوس است
  • آتوسا : نام دختر کورش
  • آدخت : خجسته و نیکو
  • آذر : آتش، فروغ، روشنایی
  • آوین (کردی) : مانند آب، زلال
  • آذرگون : گل همیشه بهار
  • آیلا (ترکی) : هاله‌ی ماه
  • آرام : قرار، سکون
  • آنیا (کردی) : بی نظیر، عشق مطلق
  • آرمیتا : آرمان، عشق پاک
  • آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت
  • آرمیدخت : از نام های برگزیده
  • آزادچهر : آزاده نژاد
  • آزاده : نام مادر گشتاسب
  • آزیتا : از نام های برگزیده
  • آژند : نام گلی است
  • آهو : غزال، غزاله؛ (به مجاز) معشوق زيبا
  • آيدا: (تركی) گياهی كه كنار آب می رويد
  • آرزو : خواهش، كام، مراد، چشمداشت، اميد،
  • آذين: زيور، زيب، زينت، آرايش
  • آریان : بانوی بسیار مقدس

ب

  • بلوت : درخت سودبخش
  • بنفشه : نام گلی است
  • به آفرید : نام دختر کی گشتاسب
  • به نگار : خوب چهره، نیکو صورت
  • به‌آفرین : نیک آفریده شده
  • بهار : نخستین فصل سال
  • بهاره : از آن بهار
  • باستیان : بردبار، شکیبا
  • بالیده : رشد و نمو کرده
  • بامک : بامداد، صبح
  • بامی : درخشان، لقب شهر بلخ
  • بامین : نام روستایی در نزدیکی هرات
  • برهون : هاله، خرمن ماه
  • برفین : برفی، از جنس برف؛ سفید مانند برف
  • بمانی : نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند.
  • بنفشه : نام گل
  • بنیتا : دختر بی همتای من
  • بارلی : بار(فارسی) + لی (ترکی) میوه دار، سودمند
  • بارنک : نام درختی است.
  • باستیان : بردبار، شکیبا

پ

  • پادمیرا : جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق
  • پارامیدا : پارامیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی،
  • پاردیس : پردیس
  • پارمیدا : پارامیدا، پارامیس، پرمیس
  • پاکدل : پاکیزه دل، دلپاک، خوش قلب
  • پاکرخ : پاکیزه رو، زیبا رو
  • پاکروز : از نام های برگزیده
  • پاکروی : پاکیزه روی، زیبا روی
  • پاک‌سیما : دارای صورتی پاک و زیبا
  • پاکفر : از نام های برگزیده
  • پاکناز : دارای ناز خوش
  • پاکنوش : پاک نوشنده
  • پالیز : باغ
  • پامچال : گلی زینتی به رنگهای سفید، صورتی، یا نارنجی
  • پانته‌آ : پایدار
  • پرخیده : سخن سربسته
  • پردیس : باغ بهشت
  • پرشت : پر آرزو
  • پرنیان : حریر ، دیبا
  • پروانه : از نام های برگزیده
  • پروین : نام ستاره‌ای
  • پری سیما : زیبا روی

ت

  • تاتیانا : تاتینا، پرنده شکاری
  • تاتین : پرنده‌ای شکاری
  • تاک آفرین : مرکب از تاک (درخت انگور) + آفرین (آفریننده)
  • تاکدخت : مرکب از تاک (درخت انگور) + دخت (دختر)
  • تالین : پایتخت کشور استونی
  • تامیلا : از روی امیدواری، امیدوارانه
  • تانسو : زلالی چشمه، تمیزی و پاکی و زیبایی
  • تانیا : در فارسی به معنی دختر یگانه و بی مانند
  • تبسّم : لبخند، خنده ی بدون صدا
  • تمیس : گیاهی بالا رونده
  • تناز : نام مادر لهراسب. دختر آرش
  • تهمینه : زن رستم و مادر سهراب
  • توران : از نام های برگزیده
  • توراندخت : از نام های برگزیده

ث

  • ثمر : معنی: میوه
  • ثمره : معنی: نتیجه و حاصل
  • ثمن : معنی: بها، قیمت
  • ثمین : معنی: گرانبها، قیمتی، گران
  • ثمین : گرانبها، قیمتی، گران
  • ثَمینا : گرانبها و ارزشمند
  • ثمینه : گران بها، قیمتی، گران
  • ثنا : ستایش خداوند، حمد خداوند، شکر، دعا

ج

  • جانا : ای جان، ای عزیز
  • جان افروز : (به مجاز) آسایش بخش روان
  • جانان : معشوق، محبوب؛ خوب
  • جان بانو : بانویی که چون جان عزیز است.
  • جهان بانو : بانوی جهانیان
  • جهان آوا : مرکب از جهان (عالم، گیتی) + آوا (صدا، بانگ)
  • جهان بانو : بانوی جهانیان
  • جهان خاتون : خاتون جهانیان، بانوی جهانیان
  • جهان ماه : آن که در جهان چون ماه می درخشد، زیبا
  • جهان ناز : مایه افتخار جهان، فخر جهان
  • جهانتاب : آنچه به جهان نور و روشنایی میدهد، عالمتاب
  • جهاندخت : دختر شهره در عالم
  • جهانرخ : مرکب از جهان (عالم، گیتی) + رخ (چهره، صورت)
  • جیحون : رود بزرگ
  • جیران : آهو

چ

  • چکامه : شعر به ویژه قصیده.
  • چکاوک : پرنده‌ای خوش آواز و کمی بزرگ‌تر از گنجشک که تاج بر سر دارد.
  • چکاوه : چکاوک
  • چلچله : پرستو
  • چمان : معنی: آن که می‌خرامد و با ناز حرکت می‌کند
  • چمانه : پیاله شراب
  • چمن : زمین سبز و خرم، باغ و بوستان
  • چکاو : نام پرنده ای خوش آواز
  • چکاوک : آهنگی از موسیقی ایرانی
  • چَمان : خرامان
  • چهرزاد : از نام های برگزیده
  • چیترا : از نام های برگزیده
  • چیستا : دانش و دانایی
  • چیستی : دانش و آگاهی
  • چیکا : نوعی پرنده (ریشه گیلکی)
  • چیلانه : درخت عناب

ح

  • حانی : (دخترانه و پسرانه) میش یا گاو وحشی
  • حانیه : مهربان، دلسوز
  • حبه : دانه‌ی بعضی از میوه‌ها و گیاهان
  • حبیبه : مؤنث حبیب، دوست، یار، معشوقه
  • حدیث : عشق، سودا
  • حسانه : زن بسیار نیکو
  • حکیمه : مؤنث حکیم، زن حکیم و دانشمند
  • حلما : جمع حَلیم، بردباران، صبوران.
  • حسنا : نیک، پسندیده
  • حسنی : نیکو،پسندیده
  • حسیبه : دارنده‌ی نام و شرف و بزرگی
  • حفیظه : موکّل به چیزی؛ حافظ و محفوظ

خ

  • خاتون : لقب زنان اشرافی ، در حال خرامیدن
  • خرم گل : آن که چون گل خرم و با طراوت است.
  • خرم چهر : آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد.
  • خرمدخت : دختر شاد و با طراوت
  • خورشاد : از نام های برگزیده
  • خوشچهر : نیکو روی
  • خوشخو : نیک رفتار، با صفا
  • خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال
  • خوشروی : خوشرو، خوش صورت، خوشگل
  • خوشگو : خوش سخن
  • خوشنوا : خوش آواز، خوش آهنگ
  • خوشچهر : نیکو روی
  • خوشخو : نیک رفتار، با صفا
  • خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال
  • خوشروز : دارای زندگی راحت و بارفاه.
  • خوشروی : خوشرو، خوش صورت، خوشگل
  • خوشگو : خوش سخن

د

  • دُرنا : نام پرنده ای است
  • دریا : از نام های برگزیده
  • دل آرام : آرامش دهنده دلدلبر : یار و معشوق
  • دلجو : نوازش کننده
  • دلدار : دلبر, معشوق, دلیر, دلاور, شجاع
  • دلشاد : خوشحال ، شادمان
  • دلکش : دلربا, دلپذیر, دلفریب
  • دلگرم : خشنود، امیدوار
  • دلنواز : دلارام, دلجو, دلپذیر
  • دمساز : همدم، همراز، هم صحبت
  • دامینه : زیبا، جاری و روان
  • دایانا : زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ
  • درتا : مانند مروارید، همتای دُر
  • درسا : دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر
  • درستی : پاکی، حقیقت، صحت
  • درفام : مانند در درآسا دُرمانند به رنگ دُر

ر

  • رازک : گیاهی علفی از خانواده شاهدانه که معطر است
  • رافونه : پونه
  • رام افزا : افزون کننده آرامش
  • رام افزون : رام افزا، افزون کننده آرامش
  • رام بانو : بانوی آرام یا بانوی شاد
  • رامش : شادی، خوشی، لذت، حظ ، آسودگی
  • رامشین : نام روستایی در نزدیکی سبزوار
  • رامک : رام، اهلی، آرامش دهنده
  • رامونا : مظهر عشق، لاتین نگهبان عاقل
  • رایکا : پسندیده و دوست داشتنی
  • رخسار : روی، چهره، صورت ، سیما
  • رخشا : رخشان، درخشان
  • رخشانه : رخشان و درخشنده
  • ردیمه : نام زن کمبوجیه و دختر هوتن
  • رسا : بالغ، بلند
  • رَسپینا : فصل پاییز
  • رَستا : رَستن، رهیدن + ا (پسوند)، رستگار شده
  • رستاک : شاخه تازه ای که از بیخ درخت برآید

ز

  • زرنگیس : زرین گیس زرین گیس
  • زرنوش : ام شهری که دارا آن را بنا کرده بود
  • زرواندخت : از زروان (نام ایزدی) + دخت (دختر)
  • زری : پارچه یا لباسی که در آن نخهای طلایی به کار رفته است
  • زرین : از جنس زر، به رنگ زر، طلایی
  • زرین گل : آن که چون گلی زرین زیبا و درخشان است
  • زرین مهر : خورشید طلایی
  • زرین نرگسه : ستاره‌های آسمان
  • زیبا : خوبروی، خوش چهره
  • زیبا دخت : از نام های برگزیده
  • زیباچهر : خوش رو
  • زیبارخ : از نام های برگزیده
  • زیباروی : از نام های برگزیده
  • زیبنده : شایسته، سزاوار
  • زلیخا : نام همسر عزیز مصر که مفتون زیبایی یوسف (ع) شد.
  • زُلفا : منسوب به زلف؛نزدیکی و منزلت و قربَت.
  • زمانه : روزگار، چرخ

ژ

  • ژانیا : از نامهای باستانی
  • ژانیتا : محل پرستش خداوند
  • ژانین : نام دریاچه‌ای در یونان
  • ژرفین : عمیقژون : بت، صنم
  • ژیلا : ژاله تگرگ
  • ژینا : باهوش، با نابغه، ژنیک
  • ژینوس : باهوش، نابغه، ژینا
  • ژاکلین : ژاکلین
  • ژانت : مونث ژان (ژان = یحیی، یوحنا ، خداداد)
  • ژانین : نام دریاچه ای در یونان
  • ژانیتا : نام شهری در یونان در کنار دریاچه ای به همین نام
  • ژینوس : باهوش، نابغه، ژینا
  • ژامک : اسم باستانی به معنای آینه
  • ژانت : مونث ژان (ژان = یحیی، یوحنا، خداداد)
  • ژانیا : از نامهای باستانی

س

  • سارینا : خالص، پاک، منزه، بانوی بی ریا، دختر پاکدامن
  • ساعده : دختر مددیار، یاری کننده
  • ساغر : ظرفی که در آن شراب مینوشند، جام شراب
  • سالمه : بدون عیب، در کمال سلامت
  • سالی : بی غم و سرخوش
  • سالینا : سال + ین (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)، منسوب به سال
  • سامه : عهد، پیمان، جای امن و امان، پناه، مأمن
  • سامیرا : سمیرا، زن بزرگوار
  • سامینا : مانند مینا؛ نام گلی
  • سامینا : مانند مینا؛ نام گلی
  • سانوا : دختر خوش سخن، بانویی که شیرین حرف می‌زند.
  • سانیا : سایه روشنِ جنگل
  • ساوی : با ارزش، گرانمایه
  • سایه : تاریکی نسبی، پناه، حمایت؛ حشمت و بزرگی.
  • ستاره : ؛ بخت و اقبال و نماد شخص مجلس آرا و زیبارو
  • ستایش : حمد و سپاس خداوند

ش

  • شادبانو : از نام های برگزیده
  • شادپری : از نام های برگزیده
  • شاددل : از نام های برگزیده
  • شادروز : نیک روز، خوشبخت
  • شادروی : از نام های برگزیده
  • شادکام : شادمان، کامران، کامروا
  • شادمان : خوش، مسرور
  • شادیه : منسوب به شادی
  • شارونا : سرزمین پربار و حاصلخیز
  • شارین : متمدن، شهرنشین
  • شانا : باد ملایم
  • شاهرو : از نام های برگزیده
  • شادک : نام مستعار سمک در داستان سمک عیار
  • شادی : وضع و حالت شاد، شاد بودن

ف

  • فروزنده : از نام های برگزیده
  • فروغ : روشنایی، تابش
  • فریبا : فریبنده
  • فریماه : از نام های برگزیده
  • فرین : نام یکی از دختران اشوزرتشت
  • فریناز : از نام‌های برگزیده
  • فلامک : الماس گلی رنگ
  • فانیذ : پانیذ، قند، شکر
  • فایدیم : به معنای گل نیلوفر است
  • فرآذر : شکوه آتش
  • فرازنده : بالابرنده و افرازنده
  • فردیس: پردیس، بهشت
  • فرزانه : خردمند، دانا
  • فرسیما : دارای چهره‌ای باشکوه
  • فلورا : فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری
  • فهیمه : فهیم
  • فیروزه : نام سنگی قیمتی به رنگ آبی یا سبز

م

  • مانا : ماندنی، پایدار
  • ماندانا : به معنی عنبر سیاه
  • مهرانگیز : برانگیزاننده‌ی محبت و دوستی
  • مهربانو : بانوی مهربان و با محبت
  • مهرچهر : آنکه چهره‌ای مهربان دارد
  • مهرچین : برگزیننده مهر یا نور
  • مهرخ : آن که دارای رخساری چون ماه است
  • مهرنگار : خورشید زیباروی
  • مهروی : ماه رو، زیبارو
  • مهسان : مانند ماه
  • مهستی : ماه خانم
  • مهشید : مهتاب، روشنایی ماه
  • مهناز : ماه ناز
  • مهوش : مانند ماه، خوشگل
  • مهین : بزرگ، بزرگتر
اشتراک گذاری