امروز برابر است با :1403-09-04

نفرین فرعون: افسانه ساختگی است یا واقعیت دارد؟

درگذشت یکی دیگر از باستان‌ شناسان قدیمی چند ماه بعد از ورود به مقبره فرعون، بازار شایعات در مورد طلسم و نفرین فراعنه را داغ کرد؛ اما این سوال مطرح است که این ادعا تا چه اندازه صحت دارد؟

مقبره توت‌ عنخ‌ آمون (تلفظ درست نام او «توت عَنِخ اَمِن» است) گر چه یکی از مهم‌ ترین یافته‌ های باستان‌ شناسی در قرن بیستم است، اما بازگشایی آن با افسانه‌ ها، فیلم‌ ها و نظریه‌ های شبه‌ باستان‌ شناسی بی‌ شماری همراه شده است.

یکی از این ماجراها که به “نفرین فرعون” معروف شده، زمانی مطرح شد که لرد کارناروون حامی مالی اکتشافات منتهی به یافتن پادشاه توت‌ عنخ‌ آمون تنها چند ماه پس از ورود به آرامگاه درگذشت. بعد از این اتفاق بود که عبارت “نفرین فرعون” تدریجا به عنوان پدیده‌ ای جهانی مطرح شد.

به رغم این اتفاق مشکوک، شواهد چندانی وجود ندارد که نشان دهد ارتباطی بین جست‌ و جو برای یافتن فرعون و مرگ سریع او وجود داشته باشد. چرا که به عنوان مثال هاوارد کارتر، رهبر این اکتشافات، پس از بیرون آوردن پیکر این پادشاه باستانی از آرامگاهش ، برای ۱۷ سال دیگر زندگی کرد.

آیا نفرین فرعون دامنگیر کارناروون شد؟

باید این را در نظر داشت که لرد کارناروون، سال‌ ها قبل از مرگ، با مشکلات سلامتی متعددی دست‌ و پنجه نرم می کرد و پس از جراحت شدید در تصادفی رانندگی به سال ۱۹۰۳، دچار عفونت‌ های مکرر ریوی شده بود و نهایتا در سال ۱۹۲۳ به خاطر مسمومیت خونی ناشی از عفونت نیش پشه درگذشت.

اما با این وجود، خود کارناروون بر این باور بود که شاید گرفتار نفرین این فرعون شده باشد. او برای تامین هزینه‌ های سفر به مصر و این کاوش‌ ها، حقوق انحصاری تمام اطلاعات مربوط به مقبره فرعون را به نشریه تایمز لندن فروخت و عملاً تمام حقایق مربوط به توت عنخ آمون و کشف او را در اختیار این نشریه قرار داد.

ماجرای نفرین فرعون از کجا آغاز شد؟

در شرایطی که همه مردم دنیا برای کسب اطلاع بیشتر درباره این مقبره، متکی به تایمز لندن بودند، دیگر رسانه ها امیدی به یافتن سوژه جدیدی برای انتشار نداشتند و از همین رو به سراغ سوژه های جنجالی و ساخت داستان‌ هایی این چنینی رفتند.

با درگذشت کارناروون، روزنامه‌ نگاران سراسر جهان سوژه خوبی به دست آوردند و در نتیجه گمانه‌ زنی‌ ها و داستان‌ ها درباره چگونگی درگذشت او، سوژه اصلی رسانه‌ ها شد.

دیوید سیلورمن، متصدی نمایشگاه جهانی توت عنخ آمون در موزه پن، در سال ۱۹۸۷ در این باره به این نکته اشاره کرد که بسیاری از خبرنگاران در آن دوره، به عمد کتیبه‌ های پیدا شده در مقبره را به اشتباه تفسیر می‌ کردند تا به نحوی آن‌ ها را به وجود یک نفرین مرتبط کنند.

مثلا یکی از رسانه‌ ها در گزارشش به این نکته اشاره کرد که در قسمتی از این کتیبه این جمله درج شده:« من همه کسانی را که از این مسیر عبور می‌کنند تا به محوطه مقدس پادشاه که برای همیشه زنده خواهد بود برسند، خواهم کشت». اما واقعیت این است که هرگز چنین پیغامی یافت نشده است.

در مقاله دیگری که به اشتباه ترجمه شده، می‌ خوانیم که روی قبر حک شده بود: « کسانی که وارد این قبر مقدس می‌ شوند به سرعت با بال‌ های مرگ ملاقات خواهند کرد.»

نفرین روی مقبره‌های معمولی

در شرایطی که هیچ نفرینی در نزدیکی جسد پادشاه توت یافت نشده، ولی گاهی جادوگران روی دیگر مقبره‌ های مصر باستان نوشته‌ هایی را می نوشتند. در مثالی معروف در این باره می خوانیم:« کسانی که این قبر را می‌ شکنند، به بیماری‌ ای مبتلا می شوند که هیچ پزشکی قادر به تشخیص آن نخواهد بود.» البته مشخص نیست که چه کسی این جمله تهدید آمیز را روی قبرها نوشته است.

به شکل کلی، این نفرین‌ ها تنها روی مقبره‌ های افراد خصوصی نوشته می‌ شد؛ چرا که مقبره خانواده‌ های سلطنتی مصر، پیش از هر اقدامی ب اطلسم‌ هایی معروف به “متون اهرام” محافظت می‌ شدند و در نتیجه نیازی به دفاع اضافی وجود نداشت.

به هر حال و در شرایطی که چیزی تحت‌ عنوان نفرین‌ های واقعی فرعون وجود نداشت، ناظران همیشه به دنبال دلایلی بودند که نشان دهند که ایجاد مزاحمت برای یک پادشاه باستانی، ممکن است عواقب مرگباری به همراه داشته باشد.

از زباله‌ های هسته‌ ای تا قارچ و کپک

یکی از فعالان نظریات تمدن‌ های گمشده و توطئه‌ های باستان‌ شناسی، در تلاش برای نهادینه کردن شبه‌ علم به این نکته اشاره می کند که مصریان باستان، زباله‌ های هسته‌ای‌ شان را در طاق‌ های زیر برخی از مقبره‌ ها دفن می‌ کردند و همین منجر به عوارض مرگباری در باستان‌ شناسان می‌ شد.

فراتر از این گمانه‌ زنی‌ های خنده‌ دار، برخی مطالعات حکایت از آن دارند که برخی از مقبره‌ های باستانی ممکن است حاوی قارچ‌، کپک یا میکروب‌ های بالقوه مضری باشند که همین‌ ها ممکن است در هنگام انجام کاوش‌ ها وارد بدن محققان شود و سلامت آنها را به خطر بیندازد.

با این وجود هنوز نشانه‌ ای وجود ندارد که ثابت کند که سلامت هیچ باستان‌ شناسی با این پاتوژن‌ ها به خطر افتاده باشد و بدین ترتیب باید داستان “نفرین فرعون” را برای همیشه به دست فراموشی سپرد.

منبع: iflscience

اشتراک گذاری