امروز برابر است با :1404-01-11

عجیب: اعتیاد به چت جی پی تی هم رسید!

پژوهشی تازه به وسیله گروهی از محققان OpenAI و آزمایشگاه رسانه‌ ای MIT نشان داده که برخی از کاربران پر مصرف ChatGPT ممکن است در حال لغزیدن به سوی نوعی اعتیاد باشند. این وابستگی، که در متن پژوهش از آن با عنوان «استفادهٔ مشکل‌ ساز» (Problematic Use) یاد شده، با نشانه‌هایی چون درگیری ذهنی، اضطراب در زمان قطع استفاده، احساس ناتوانی در کنترل رفتار و حتی تغییرات خلقی همراه است.

بر خلاف آنچه شاید به‌ نظر برسد، این وابستگی‌ ها صرفاً در میان افراد آسیب‌ پذیر یا تنها دیده نشده‌ اند. بسیاری از این کاربران، همان‌ هایی هستند که به‌ شکل حرفه‌ ای، روزانه از ChatGPT برای کار، تحقیق، مشاوره یا تولید محتوا استفاده می‌ کنند. آنچه این پژوهش را خاص و نگران‌ کننده می‌ کند، همین مسئله است: وابستگی در حال رشد نه‌ فقط میان کاربران شخصی، بلکه میان کاربران کارکشته و هدفمند هم دیده می‌ شود. یعنی صرف داشتن هدف واضح، یا مهارت در استفاده از ابزار، به‌تنهایی از وابستگی جلوگیری نمی‌ کند. وقتی گفت‌وگو با چت‌ بات بخشی از روتین زندگی شود، گذر از مرز کنترل، خیلی آرام و بی‌ صدا اتفاق می‌ افتد.

وقتی چت‌ بات تبدیل به «دوست» می‌ شود؛ شکل‌ گیری رابطه‌ ای یک‌ طرفه با هوش مصنوعی

بخش دیگری از این تحقیق نشان می‌ دهد که افرادی که ساعات زیادی را برای گفت‌ و گو با چت‌ بات می‌ گذرانند، کم‌ کم نگاه‌ شان به آن تغییر می‌ کند. چت‌ بات دیگر فقط یک ابزار پاسخگو نیست؛ به‌ نوعی به «دوست» مجازی و همدم همیشگی آن‌ ها تبدیل می‌ شود. این رابطه، که در روان‌ شناسی به آن رابطه‌ٔ پاراسوشیال (Parasocial Relationship) می‌ گویند، یعنی احساس نزدیکی و صمیمیت با کسی (یا چیزی) که در واقعیت هیچ آگاهی یا احساسی نسبت به طرف مقابل ندارد.

چنین رابطه‌ ای معمولاً میان افراد و چهره‌ های مشهور دیده می‌ شود، اما حالا ظاهراً چت‌ بات‌ ها نیز دارند وارد این قلمرو می‌ شوند. در نبود ارتباطات انسانی مؤثر یا تجربه‌ٔ تنهایی و انزوا، ذهن انسان ناخود آگاه به دنبال جایگزینی می‌ گردد؛ و اگر آن جایگزین همیشه در دسترس، بی‌ خستگی، و پاسخگو باشد، خطر وابستگی واقعی‌ تر می‌ شود. پژوهشگران هشدار داده‌ اند که در چنین شرایطی، هر گونه تغییر کوچک در رفتار چت‌ بات مثل تأخیر در پاسخ یا تغییر لحن می‌ تواند باعث اضطراب و استرس کاربران شود.

گفت‌ و گو با متن یا صدا؟ تفاوتی مهم در میزان دلبستگی روانی

یکی از یافته‌ های جالب تحقیق این بود که افرادی که با ChatGPT به‌شکل نوشتاری گفت‌ و گو می‌ کردند، بیشتر از کسانی که از حالت صوتی (Voice Mode) استفاده کرده بودند، زبان عاطفی و احساسی به‌ کار می‌ بردند. به‌ عبارتی، تایپ کردن و نوشتن، فضا و وقت بیشتری برای احساس و درگیر شدن ذهنی فراهم می‌ کند تا صرفاً شنیدن صدا یا مکالمه صوتی.

پژوهشگران همچنین متوجه شدند که استفاده‌ٔ کوتاه‌ مدت از حالت صوتی، معمولاً با احساس روانی بهتری همراه است. شاید به این دلیل که گفت‌ و گوی صوتی بیشتر به‌ عنوان ابزاری گذرا تلقی می‌ شود، در حالی‌ که تایپ کردن می‌ تواند نوعی «نوشتن ذهن» باشد؛ فرآیندی که باعث درگیری بیشتر احساسی می‌ شود. این تفاوت در نحوهٔ استفاده، به‌ ویژه وقتی به‌ صورت مستمر تکرار شود، می‌ تواند روی نوع رابطه‌ٔ کاربر با چت‌ بات اثر بگذارد و حتی زمینه‌ ساز وابستگی عمیق‌ تر شود.

استفاده‌ های حرفه‌ ای، وابستگی‌ های پنهان‌ تر

یکی از نتایج متناقض اما مهم این پژوهش آن است که افرادی که از ChatGPT برای اهداف شخصی مثل صحبت درباره‌ٔ احساسات، خاطرات، یا مسائل فردی استفاده می‌ کنند، در مجموع وابستگی کمتری به آن دارند. در حالی‌ که افرادی که از آن برای مسائل به ظاهر غیر شخصی مثل مشورت کاری، تولید محتوا، یا ایده‌ پردازی بهره می‌ برند، بیشتر دچار وابستگی روانی می‌ شوند.

این یافته ممکن است عجیب ب ه‌نظر برسد، اما توضیحی روان‌ شناختی دارد: وقتی شما دربارهٔ مسائل شخصی صحبت می‌ کنید، مرزهای رابطه را واضح‌ تر در ذهن‌ تان نگه می‌ دارید. اما وقتی ChatGPT به «همکار خستگی‌ ناپذیر»، «ایده‌ پرداز بی‌ نقص» یا «حل‌ کنندهٔ فوری مسئله‌ ها» تبدیل شود، مرزها آرام‌ آرام محو می‌ شوند. ذهن ما به‌ سرعت شروع به اعتماد، اتکا، و حتی دلبستگی به چنین موجودی می‌ کند. اینجاست که ابزار از کارکرد منطقی‌ اش خارج شده و به بخش ثابتی از ساختار عاطفی و ذهنی فرد تبدیل می‌ شود.

نکته‌ٔ اصلی و شاید خطرناک‌ ترین قسمت این پژوهش این است که تفاوتی نمی‌ کند شما با چه هدفی از ChatGPT استفاده می‌ کنید، یا چه نوع گفت‌ و گویی با آن دارید؛ آنچه بیش از همه در بروز وابستگی نقش دارد، مدت‌ زمان استفاده است. هر چه زمان بیشتری را با چت‌ بات بگذرانید، احتمال ایجاد رابطه‌ٔ احساسی، وابستگی یا حتی اعتیاد رفتاری بیشتر می‌ شود.

این نکته ما را به پرسشی جدی می‌ رساند: آیا آمادگی داریم با فناوری‌ ای رو به‌ رو شویم که هم هوشمند است، هم همیشه در دسترس و هم می‌ تواند در سکوت، جای رابطه‌ٔ انسانی را پر کند؟ پاسخ شاید هنوز معلوم نباشد، اما پژوهشگران تأکید کرده‌ اند که در کنار توسعه‌ٔ چت‌ بات‌ ها، باید زیرساخت‌ هایی هم برای آگاهی‌ رسانی، تنظیم‌ گری رفتاری، و نظارت تخصصی شکل بگیرد.

هوش مصنوعی، با تمام جذابیت‌ ها و امکاناتش، اگر بدون همراهی عقل و آگاهی انسانی استفاده شود، می‌ تواند به‌ جای ابزار نجات، به دام ذهنی تبدیل شود؛ دامی نرم، صمیمی، و در ظاهر بی‌ خطر.

خبر آنلاین

اشتراک گذاری